باز هماکنون احساس بسیار خوبی داشتم چون حزب من بهاحتمال زیاد در انتخابات میان دورهای کنگره که ماه نوامبر برگزار خواهد شد، اکثر کرسیها را بهدست میآورد؛ این الگوی طبیعی انتخابات پس از یک تغییر موضع بزرگ به حساب میآید. همین تغییر موضع حتی کار حزب جمهوریخواه آمریکا را راحتتر میکند تا بتواند جلوی انجام اقدامات ابتکاری اوباما را در آینده بگیرد.
حزب جمهوریخواه اکنون اطمینان زیادی دارد که میتواند بعد از انتخابات میاندورهای کنگره، کنترل کاخ سفید را هم در سال 2012 میلادی باردیگر به دست بگیرد.البته، یکی از دلایل مهم در این زمینه، مسائل اقتصادی است. اما سیاست خارجی اوباما هم کارنامهای پر از ناکامی است. او در هیچکدام از مسائل حساس در پرونده سیاست خارجی آمریکا موفقیتی بهدست نیاورده است.
رأیدهندگان آمریکایی معمولا به فجایعی که آن را لمس نکردهاند توجهی نمیکنند. آنها به این موضوع توجه میکنند که اکنون کارها چگونه پیش میرود. تحقیقات بسیاری که در زمینه علوم سیاسی و بینالملل انجام گرفته است، نشان میدهد که درک و فهم رأیدهندگان نسبت به مسائل اقتصادی، تأثیر زیادی بر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دارد. کتاب اخیری که توسط پروفسور لری بارتلز و از طرف انتشارات پرینستون منتشر شده است، این مسئله را مطرح میکند که رشد درآمد در سالهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری، عامل قدرتمندی است که احتمال موفقیت در انتخابات آمریکا را افزایش میدهد.
مشکلی که اوباما با آن روبهرو است، آشکار و مشخص است. کسی انتظار ندارد اقتصاد آمریکا در سالهای آینده به سرعت رونق پیدا کند و دوباره به جای اولش بازگردد و هنوز هم خطر دوبرابر شدن رکود اقتصادی وجود دارد. این واقعیت به سختی میتواند جلوی شکست حزب دمکرات در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده در سال2012 را بگیرد اما مشخص است که این رکود اقتصادی، برای حزب جمهوریخواه یک امتیاز به حساب میآید.
اگر جمهوریخواهان بتوانند با اعمال نفوذ در امور کاخ سفید از آن بهعنوان عاملی برای جلوگیری از تصویب و اجرای ابتکارات مهم قانونگذاری استفاده کنند، کار دمکراتها برای بهبود وضعیت اقتصادی در سال2011 دشوارتر میشود. اوباما میتواند ادعا کند که بهدلیل تصویب بسته اصلاحات بخش اقتصادی و لایحه ضعیف خدمات درمانی، اعتبار و آبرویش حفظ شده است اما هیچ کدام از این اقدامات نمیتواند سطح زندگی آمریکاییها را به سرعت و به اندازه کافی بهبود بخشد تا در نظرسنجیها تفاوت زیادی ایجاد شود.
هنگامی که به سیاست خارجی آمریکا نگاه کنید، مسائل برای اوباما خیلی امیدوارکننده بهنظر نمیرسند. اگر از جهت مثبت بخواهیم به موضوع سیاست خارجی ایالات متحده نگاه کنیم، آمریکا معاهده جدیدی را در زمینه کنترل تسلیحات با روسیه امضا کرده است اما امکان ندارد اوباما بتواند این معاهده را به تصویب نهایی برساند.
مقامهای واشنگتن توانستهاند بعضی از اختلافات خود با ژاپن را حل و فصل کنند و از سوی دیگر در گسترش روابط با اندونزی موفق عمل کردهاند. این در حالی است که چین میخواهد در عرصه سیاست خارجی نقشی قاطعانهتر و جسورانهتر داشته باشد. با توجه به اینکه اوباما موفقیتهای اندکی در این عرصه داشته است، در هنگام برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده در سال2012 میلادی، فکر میکنید چند درصد از مردم آمریکا از اوباما حمایت خواهند کرد و به نفع او رأی خواهند داد؟ بسیاری اعتقاد دارند که چنین مسئلهای اتفاق نخواهد افتاد.
هنگامی که اوباما بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا انتخاب شد، اوضاع این کشور بسیار بد بود. وقتی به این نکته توجه کنید، میفهمید که تلاش اوباما برای بهبود چهره ایالات متحده در سطح جهان، موفقیتی را برای واشنگتن به ارمغان نیاورده است.موضوعی که اهمیت بیشتری دارد این است که اوباما در 4مسئله مهمی که دستورالعمل سیاست خارجی وی را تعریف میکند، شکست خورده و نمره صفر گرفته است. بنابراین وی در حالی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال2012 میلادی شرکت خواهد کرد که دستاورد مهمی در سیاست داخلی یا خارجی کسب نکرده است که بتواند به آن امید داشته باشد. علاوه بر این تمام مسائلی که برای دمکراتها دردسرساز خواهند بود، در سال2012 اتفاق میافتند. کافی است فقط نگاهی به موردهای زیر بیندازید:
عراق
اوباما نیروی بیشتری به عراق اعزام نکرد و در تلاش است که کم و بیش طبق برنامهای که دولت بوش در سال2008 در مورد آن مذاکره کرده بود، سربازان آمریکایی را از عراق خارج کند اما اکنون مشخص شده است که افزایش خشونتها در عراق شکستی راهبردی برای ایالات متحده تلقی میشود. به همین خاطر پیشبینی میشود هنگامی که نیروهای آمریکا از عراق خارج شوند، کنترل اوضاع در آن کشور هم به آسانی به هم میریزد. اگر بخواهیم در این باره قضاوت کنیم، حتی در بهترین حالت هم، آمریکا در جنگ عراق شکست خورده است. مقامهای واشنگتن طی سالهای گذشته تریلیونها دلار خرج کردهاند و هزاران نفر از سربازان ایالات متحده جان خود را از دست دادهاند تا دولت بیثباتی را در عراق بر سر قدرت بیاورند که بعید است بتواند با آمریکا روابط دوستانه برقرار کند. آمریکاییها دوست ندارند که در عراق بازنده شوند. اگر چه این شکست کاملا به جورجبوش، رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده مربوط میشود، با وجود این، اوباما به خاطر این نتیجه مورد سرزنش قرار میگیرد.
ایران
اوباما در آغاز دوره ریاستجمهوری خود، در قبال ایران به بعضی از حرکات و ژستهای نمادین دست زد اما وی بهتدریج همان روش بیحاصلی را در پیش گرفت که دولت بوش بر استفاده از آن متمرکز شده بود و بر آن تأکید میکرد. موضع آمریکا در مورد ایران همچنان به این صورت است: نخست شما تمام خواستههای مارا انجام بدهید (برای مثال غنیسازی هستهای را بهطور کامل متوقف کنید) و سپس ما شاید در مورد بعضی از موضوعاتی که درخواست کردهاید با شما گفتوگو کنیم.
اسرائیل و فلسطین
هنگامی که اوباما بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا انتخاب شد، در سال نخست متعهد شد که از موضوع تشکیل 2 کشور حمایت کند. وی در این باره جدی بهنظر میرسید اما اوباما در سخنرانی خود در ژوئن 2009 موضع خود را در اینباره تغییر داد. از آن پس اوباما از وعدههایش یکی پس از دیگری عقبنشینی کرد. مارتین ایندیک، سفیر پیشین آمریکا در اسرائیل، در مصاحبه اخیرش با روزنامه هاآرتص اعتراف کرد که اوباما به احتمال زیاد تحتتأثیر فشارهای لابی صهیونیستی قرارگرفته است. وی میگوید: لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا از لحاظ سنتی، کاملا از حزب دمکرات حمایت میکند. اکثریت یهودیان ایالات متحده به باراک اوباما رأی دادند. آنها تمایل دارند که به نامزدهای حزب دمکرات رأی دهند و برای تبلیغات سیاسی سرمایهگذاری بسیار خوبی میکنند. بنابراین لابی صهیونیستی همیشه عامل مهمی برای نامزدهای دمکرات به حساب میآید.
اکنون بهنظر میرسد که تلاش اوباما فقط بر آغاز مذاکرات مستقیم میان اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین متمرکز شده است. حتی اگر جورج میچل فرستاده ویژه اوباما به خاورمیانه هم برای شروع این گفتوگوها تلاش کند، این مذاکرات نتیجه مشخصی نخواهد داشت.ساختوساز شهرکهای صهیونیستنشین در سرزمینهای اشغالی همچنان گسترش مییابد و آمریکا برای متوقف کردن آن هیچ تلاشی نخواهد کرد. مردم جهان بهتدریج بیشتر به این نکته پیمیبرند که دولت اوباما نمیتواند راه حل «تشکیل دو کشور» را به واقعیت تبدیل کند. این موضوع برای آینده سیاسی اوباما بد خواهد بود و نشان میدهد مسئله مهم دیگری هم وجود دارد که وی نمیتواند به پیشرفتی در آن دست پیدا کند.
افغانستان
برخی عقیده دارند که افشاگری اخیر سایت ویکی لیکس، اطلاعات جدیدی درباره جنگ افغانستان ارائه نمیدهد. در عوض، این سایت اخباری را که دیگران از منابع متعدد به دست آوردهاند، مورد تأیید قرار میدهد. واقعیت این است که جنگ افغانستان روند بدی را طی میکند. پاکستان بهعنوان شریک اصلی آمریکا اکنون حقهباز و دورو به حساب میآید و اوباما با تصمیم خود مبنی بر افزایش سربازان آمریکایی در افغانستان اشتباه بزرگی مرتکب شده است. اوباما اکنون گرفتار مشکلات بزرگی شده است و این بدان معناست که وی هدایت و سرپرستی دو جنگ شکست خورده را بر عهده دارد.
اوباما هیچ کدام از این جنگها را آغاز نکرده است اما این موضوع برای رأی دهندگان آمریکایی، حزب جمهوریخواه، احزاب راستگرا و رسانههای آنها اهمیتی ندارد.همچنین میتوان نشانههای وخیمترشدن روابط آمریکا با چین (مسئلهای که اثرات مهمی در بلندمدت خواهد داشت) و عدمپیشرفت در زمینه تغییرات آبوهوایی (یکی دیگر از اولویتهای اوباما که تاکنون بهنتیجه نرسیده است) را به فهرست شکستها و ناکامیهای وی اضافه کرد. اشتباه مهم اوباما این بود که وی سعی داشت سیاست خارجی بسیار متعارفی را دنبال کند که فرق زیادی با دوره دوم ریاستجمهوری بوش نداشت.
وی در شرایطی قرار داشت که سعی نکرد تفکرات خلاقانه و روشهای جدید را آزمایش کند. در عوض اوباما با اجرای سیاستهای خود شاهد مسائل نگرانکننده معمول بود و به همان نتایجی دست یافت که رؤسای جمهور پیش از وی با آنها مواجه شده بودند. اگرچه بسیاری از کارشناسان هوشمند سیاسی از همان ابتدا به اوباما گفتند که راهبرد او در افغانستان با شکست روبهرو خواهد شد اما وی بر اجرای سیاستهای غلط خود در این کشور همچنان پافشاری میکند.
نکتهای که بیشتر از همه مورد توجه قرار گرفت، این است که اوباما هنوز نتوانسته این موضوع را بفهمد که کشورهای دیگری مانند چین، پاکستان، ترکیه، برزیل، عراق، ایران، ژاپن، آلمان و حتی انگلیس، منافعی دارند که همیشه با منافع آمریکا هماهنگ نیست. ایالات متحده نمیتواند فقط با گفتن حرفهای مهم و شیک، حمایت این کشورها را جلب کند. واشنگتن از یک «راهبرد امنیت ملی» استفاده میکند که دستیابی به نتایج دستورالعمل آن زمان بسیاری میخواهد و واقعیت این است که آمریکا در مقابل کارهایی که میتواند انجام دهد یا باید سعی کند که انجام دهد، با محدودیتهای زیادی مواجه است،به همین خاطر هر کسی که اکنون رهبر حزب جمهوریخواه باشد احساس غرور خواهد کرد و میتواند به راحتی با کارنامه بد دولت اوباما ،به پیروزی در انتخابات آینده امیدوار باشد.
فارین پالسی